ماهــیِ حــوضِ نقــاشــی



اینجانب یک عدد ماهی مریض و تب دار هستم به اضافه ی سه عدد آمپول که نوش جان نموده و گردش به چپ و راست ممنوع.

یک عدد ماهی ناامید و خسته چون خانم دکتر فلان فلان شده جواب نمیده چون شرکت جواب نداد که مستر میکس بخره چون پروژه خودشو خر کرده پیش نمیره چون پنج ترمه شدم چون پایان نامه رو هواست چون حوصله هیچ چیز رو ندارم و چون روال طبیعی زندگی از دستم در رفته و نمیفهمم روزا چطوری سر میشن چون گیج و خسته و گم شده ام.

یک عدد ماهی غرغرو و بهونه گیر که کیلومترها دوره از ماهش و دلتنگ ماهشه و دردآلود و تب داره و بوی آمپول و الکل میده.

یک عدد ماهی که دو روزه افتاده تو جاش و یا از درد یا از تب و داغی خوابش نمیبره مگه با مسکن و تب بُر.

یک عدد ماهی که دلش میخواد همه چیو ول کنه و بره به اخترکش که اسمشو ماه جان گذاشته تینوس.

یک عدد ماهی که دلش میخواد مچاله شه توی خودش و زار زار گریه کنه .

یک عدد ماهی که احساس اسارت میکنه و دلش رهایی میخواد سبک بالی میخواد پرواز میخواد. ولی گیر افتاده توی برکه ی گِل آلوده و لجنیش.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

انجمن صنفی راهنمایان گردشگری استان قم فانوس خیال زندگی مجازی شده! دانستنی ها دریل عکس سریال های کره ای کفش پیاده روی یادداشتهای من Tamara